انتشار «قصه‌های عجیب برای بچه‌های عجیب»

درباره نویسنده این کتاب‌ها عنوان شده است: مهدی رجبی دانش‌آموخته سینما و ادبیات نمایشی است. برای بعضی از کتاب‌هایش هم اتفاق خوبی افتاده، نظیر: لوح تقدیر شورای کتاب، نشان نقره‌ لاک‌پشت پرنده، کتاب برگزیده جشنواره کتاب‌های برتر، کتاب برگزیده کتابخانه مونیخ آلمان و... .

****

درباره کتاب «سوزن‌بان مارها» نوشته شده است:  شکم‌ مارها پنجره دارد، اما سوزنبان پیر فقط به ساعتش نگاه می‌کند. مارها مسافرها را می‌خورند و با خودشان می‌برند یک جای تاریک و دور. پسری مشت مشت توت فرنگی می‌خورد و گریه می‌کند. زنی زیر بوته‌های توت فرنگی مُرده و ریل‌ها بوی توت فرنگی می‌دهند...

****

در نوشته پشت جلد کتاب «آخرین‌ها» نیز می‌خوانیم: بچه‌ها آخرین مُرده‌ها را خاک کرده‌اند. نگهبان درخت پرتقال تفنگ دارد و الاغ دارد و الاغ آخرین پرتقال‌ها را خورده است. من، تو، ما، شما و ایشان می‌خواهند پرتقال بخورند... می‌خواهند زنده بمانند...

****

همچنین در نوشته پشت جلد کتاب «گزارش مرد لوبیایی» آمده است: پیرزنی فکر می‌کند کلاغ است و می‌خواهد از بالای ساختمانی بلند پرواز کند. چه کار باید کرد؟ چطور باید از تور مخصوص پیرزن‌گیری  استفاده کرد؟ فقط بابا می‌داند چطور. بابا دیگر نمی‌داند چطور.. بابا شب‌ها توی خواب حرف می‌زند: قار.. قار.. قار..

*****

در پشت جلد کتاب «پرنده یخ‌زده» نوشته شده‌ است: پرنده کوچک روی برف‌ها یخ خواهد زد. ماهی‌های مرده با چشم‌های سفید دریاها را پرخواهند کرد. دخترک اما فلوت می‌زند و منتظر می‌ماند. ناخن‌ها دانه‌اند زیر ماسه‌ها...

****

در نوشته پشت جلد کتاب «درخت سگ» نیز می‌خوانیم: کسی تا حالا سگ‌ها را کُشته؟ کسی تا حالا دیده کوسه‌های زرد توی خشکی شنا کنند؟ کوسه‌های زرد چندتا دندان دارند؟ هزارتا؟ یا بیشتر؟