گزارش خبرنگار برنا ری از روستای مجید آباد کهریزک :

مـردم مجید آباد کهریزک چشم انتظار تصمیمات فرماندار ری هستند

۱۳۹۶/۰۹/۲۹ - ۱۱:۲۰:۱۵
کد خبر: ۶۵۱۸۵۲
مـردم مجید آباد کهریزک چشم انتظار تصمیمات فرماندار ری هستند
در کوچه پس کوچه های روستای مجید آباد از توابع بخش کهریزک و مردمی که چشم انتظار یاری مسئولان ری هستند.

به گزارش خبر گزاری برنا در تهران، عملکرد برخی مشاغل در روستاهای اطراف، عامل پخش بیماریهای کشنده در بین مردم است و روستای مجیدآباد که از توابع بخش کهریزک میباشد از این قاعده مستثنی نیست،  وجود هزاران ماده سرطان زای شناخته شده در دود حاصل از سوزاندن پلاستیک ، گرانول و ... به تنهایی برای ایجاد بیماریهای سرطان زا و کشنده کافی است ، قابل توجه است این مشاغل در کنار اینگونه روستاها سلامت جامعه را به خطر می اندازد.

ساعت 10 صبح بود و من به سمت روستای مجیدآباد که نامش درتابلوی 30 متری امام خمینی باقرشهر نمایان است راهی شدم، بعد از گذشت سه راهی قمصر بوی ناخوشایندی به مشامم رسید که آزاردهنده بود کمی جلوتر که حرکت کردم به مجتمع پلاستیکی رسیدم که به گمانم این مجتمع از بزرگترین مجتمع های تولید پلاستیک در تهران است از کنار آن مجتمع و ماشینهای حمل پلاستیک که گذشتم به یک خواربارفروشی که صاحب آن جلوی مغازهاش نشسته بود رسیدم ناتوانی و بی حالی در چشمانش موج میزد، از او پرسیدم آیا بوی منطقه شما را اذیت نمیکند؟ آهی کشید و با ناامیدی تمام در پاسخ گفت:کار از آن چیزی که فکر میکنی گذشته است. از او که گذشتم به خارج از جاده آسفالت و به یک حسینیه نیمه ساخت رسیدم، در آن زمینهای خاکی تعدادی از بچه های روستا در آن سوز پاییزی مشغول بازی بودند به سمت آنها رفتم و با آنان هم صحبت شدم، نام یکی از آنان را پرسیدم گفت نامم امیراست،سپس از او پرسیدم چرا این وقت صبح به مدرسه نرفته ای؟ با چشمانی حسرت آمیز نگاهی کرد و با صدای بغض آلود گفت: پدرم کارگر است و پول آن را نداریم که ماهیانه چند ده هزار تومان بابت سرویسهای مدرسه بدهیم.

 سپس بعد از کمی گشت و گذار در روستا با چند نفر از روستاییان هم کلام شدم یکی از آنان که به گمانم تحصیلات عالیه در دانشگاه را گذرانده بود به مشکلات اصلی روستا اشاره کرد و گفت: مجیدآباد با داشتن بیش از 400 نفر جمعیت یکی از کوچکترین و محرومترین روستاها از لحاظ داشتن امکانات است و به علت کم کاری و غفلت مسئولین تا حالا کد روستایی دریافت نکرده است و از آنجاییکه من مطلع هستم طبق تقسیمات کشوری به روستای بالای 100 نفر کد روستایی تعلق میگیرد و آرزوی این مردم این است که روستا به ثبت برسد و ودارای دهیار بشوند. او که میخواست مسائل دیگری را مطرح کند در همان زمان چند نفر از زنان روستا به گمان اینکه من از مسئولین یا از یک اداره خاص آمده ام به سمت من برای بازگو کردن مشکلاتشان آمدند. یکی از مادران به نبود خانه بهداشت اشاره کرد و گفت: اگر به اداره تان رفتید حتما به مسئولین بگویید در مجیدآباد خانه بهداشت وجود ندارد و ما برای درمان خودمان و کودکان مجبوریم به روستای دهنو یا دورتر برویم که این رفت و آمدها خیلی دشوار است.

مادر دیگری که نوزادش را در آغوش خود گرفته بود و سرفه های خفیفی میکرد با صدای بلند گفت:در هر گوشهای از اینجا ضایعات پلاستیک وجود دارد و شب و روز مداوم سوخت پلاستیک و گرانول و چربی داریم که هوا را خیلی آلوده میکند و همگی به مرض هایی مثل زرد زخم، عفونت ریه و اسهال و استفراغ دچار شده ایم و هر روز باید به بیمارستان برویم ولی مجبوریم در خانه به خاطر نداشتن پول کافی درد را تحمل کنیم.

بعد از صحبت با زنان روستایی در بین کوچه های روستا قدم زدم و متوجه شدم که در مسیری که میروم خانه ها در مسیر قنات هستند و نم دیوارخانه ها همگی حاکی از آن است که خانه ها دارای استحکام مناسبی نیستند.

به کوچه ای رسیدیم که به خاطر داشتن چند وسـیله ورزش صبـحگاهی از سـمت روسـتاییان به کوچه بهشت نامگذاری شده بود در آن کوچه چند کودک مشغول بازی بودند در آن بین، آن جوان که همراه ما بود از نبود پارک برای کودکان گله کرد و گفت: از سمت طرح هادی زمینی به متراژ 1000 مترمربع برای ساخت پارک و فضای سبز در نظر گرفته شده بود اما چندین شخص محترم پیدا شدند و ادعای مالکیت برای آنجا کردند که فکر کنم در این زمینه مکاتبات لازم با بخشداری کهریزک انجام شده  ولی هنوز به جوابی نرسیده اند.

او در ادامه  با حالتی غمگین که دستش از همه جا کوتاه بود گفت:من و روستاییان سوالمان اینست که چطور یک مجتمع از مرغداری به پلاستیک تغییر کاربری میدهد و سوله های صنعتی به صورت قارچ وار در این منطقه  رشد میکنند اما هیچ برنامه و حرکتی از سمت مسئولین برای ایجاد کمترین خدمات بهداشتی، تفریحی، آموزشی صورت نمیگیرد؟ و یا اینکه  چرا برای تعمیر ساخت خانه به سختی به روستاییان جواز تعمیر میدهند؟ خودتان بهتر از من میدانید که وجود این مجتمع ها هوای روستا را آلوده میکنند و طبق قانون باید 80 درصد از مالیات ها و عوارضها دریافتی به همان محل اختصاص یابد ولی متاسفانه هزینه های صنفی توسط ارگانها دریافت می شود و دست روستاییان از همه چیز کوتاه است .

از کوچه بهشت که رسیدیم باز هم به نزدیکی حسینیه رسیدیم و از انجاجلوتر رفتیم به زمینهای برهوت و خشک رسیدیم در آنجا پیرمردی با عصایش ایستاده بود و نظارهگر زمینها بود، از او درباره زمینها سوال کردم و او جواب داد: زمینها و قناتها یادآور دوران کشاورزی و کاشت سیفی جات و سبزی جات هستند ولی الان چند سالی است که خبری از آب و کشاورزی نیست، از او علت خشکی قنات ها را پرسیدم او گفت: خیلی ها میگویند از زمانی که سازمان بهشت زهرا برای تامین آبشان قنات حفر کردند آب قنات های مجیدآباد خشک شدند و الان اکثر مردم به غیر از کشاورزی مشغول به فعالیت هستند.

درد دل مردم روستا زیاد بود و من در میان آن همه کاستی در تفکر آن بودم که امیر کوچک قرار است بیسواد بماند و آن کودکان در آیندهای نه چندان دور قرار است به بیماریهای تنفسی دچار بشوند و از حضورم در روستا چند ساعتی میگذشت که احساس کردم دچار سردرد شدیدی شده ام که ظاهرا از تاثیر  سوخت مواد پلاستیک بود.

سوالهای زیادی در ذهنم ایجاد شد.

اول اینکه فرماندار پرتلاش شهرستان ری میتواند با ایجاد یک کارگروه مشکلات این روستا را حل نماید.

  دوم اداره محیط زیست شهرستان ری چه تاثیری میتواند در پالایش این موادسوزی ها داشته باشد؟

سوم اینکه باید اذعان کرد بافتهای فرسوده همانطور که برای جامعه شهری تهدید محسوب میشود از منظر دیگر فرصت نیز محسوب میشود چرا که با بازسازی این بافت علاوه بر اشتغال زایی فراوان در این حوزه چهره بهتری در تمام ابعاد زیباسازی ،اقتصادی ،فرهنگی و حتی اجتماعی شهر خواهیم داشت.

 

 

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز