مردم با گل و گلونی و لباس های محلی و شاخه هایی از گل و ارادت به استقبال آقا آمده بودند/خاطره شیرین سخنرانی مقام معظم رهبری درروستای کاکاشرف و عشایرپاپی

خبرگزاری برنا لرستان -گروه سیاسی /سردار محمد رضا درخشان" مشاور دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام و سرپرست تیم حفاظت ازرهبری درسفر به لرستان با اشاره به مناسبت سالروز سفر تاریخی رهبرمعظم انقلاب به استان لرستان به برنا می گوید: "اشتیاق مردم استان لرستان برای دیدار حضرت آقا،موج بسیار عظیمی از شادمانی در استان بوجود آورده بود وشور و نشاط مردم  از این دیدارتاحدی گسترده و عاشقانه بود که مردم از چند روز قبل خود را برای زیارت ایشان در استان آماده کرده بودند.

او می افزاید : در صبح روز سی ام با تیم حفاظت که مسئولیت آن بر عهده خودم  بود به فرودگاه خرم آباد  رفتیم و خودمان هم از شدت  اشتیاق بسیار منتظر لحظه زیارت آقا بودیم.

سردار درخشان بیان می کند: حال و روز ما در آن شرایط وصف انگیز بود ودر همان لحظه اول وقتی آقا را دیدیم، اشک شوق از چشم هایمان سرازیر شد و چون از حضور پرشور وشکوه و بی نظیر مردم لرستان در خیابان های خرم‌آباد مطلع بودیم، لذا بار مسئولیت ما را در تشریفایی حضرت آقا امام خامنه‌ای مد ظله العالی، سنگین تر کرده بود.

مشاور دبیر تشخیص مصلحت نظام ادامه می دهد: از یک لحاظ بسیار خوشحال و شادمان بودیم که تا دقایقی دیگر مردم منتظر استان، حضرت آقا را زیارت خواهند کرد و از لحاظ دیگر وظیفه ما در تشریفرمایی ایشان بسیار حساس و سخت تر می شد به محض رسیدن به ورودی شهر خرم آباد با سیل انبوهی از مردم منتظر استان، مواجه شدیم که با گل و گلونی و لباس های محلی با شاخه هایی از گل و ارادت به استقبال آقا آمده بودند.

او می گوید: فضای معنوی عطر رهبرانقلاب استان را پر کرده بود ومردم روزها منتظر قدم رهبر فرزانه بوده و سر از پا نشناخته و هر کسی به صورت خودجوش پارچه ای، پلاکاردی و نوشته در دست داشت بالاخره موفق شدیم بعد از طی آن مسیر پر ازدحام، آقا را به ورزشگاه تختی تشری فرما کنیم.

سردار درخشان خاطر نشان می کند: در ورزشگاه تختی هزاران نفر از خانواده های معزز شهدا ایثارگران، جانبازان و آزادگان استان از ساعت ها قبل در استادیوم منتظر دیدار و استقبال از آقا بودند.

او اضافه می کند: حضرت آقا در سخنرانیشان مردم استان لرستان را یکی از شجاعترین و با اخلاصترین مردم سراسر کشور برشمردند و به حضورتاثیر گذار آنها در صحنه‌ی جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس که از خودشان شهامت و وفاداری زیادی نشان دادند و شهدای بسیاری دارندو هم در مسایل انقلاب از اول تا حالا این مردم پافشاریشان را بر دین و معارف اسلامی و خط انقلابی حضرت امام(رضوان‌اللَّه تعالی علیه) نشان دادند تاکید داشتند؛همچنین ایشان فرمودند :این مردم با این همه مشکلات واین همه فداکاری، توقع زیادی هم ابراز نمی کنند اما این، تکلیف را ازدوش ما برنمیدارد مردم لرستان، مردم کم‌توقعی هستند؛ لیکن شاید این، تکلیف را مضاعف هم بکند.

سردار درخشان بیان می کند: در این سفر،آقای میرزاده معاون رئیس جمهور وقت حضور داشتند که ایشان را رئیس‌جمهور محترم فرستاده بودند برای طرحهایی که ممکن است درلرستان عملی بشود، ایشان آنها را شناسایی کنند و برگردند،تا ان‌شاءاللَّه این کارها انجام بگیرد،و هم آقای بشارتی رئیس دفترمناطق محروم ریاست جمهوریاز اعضاء هیئت همراه آقا بودند.

 سرپرست تیم حفاظت ازرهبری درسفر به لرستان می گوید: بعد از دیدار آقا با مردم خرم‌آباددر مجموعه ورزشی تختی ایشان دیدار با روحانیون و علمای استان داشتند و همچنین در روز دوم سفر خود به استان اعزام هیئت هایی به نمایندگی از ایشان به بروجرد، الیگودرز، ازنا، الشتر پلدختر، کوهدشت، نورآباد درود جهت دیدار با مردم آن مناطق و بازدید از پروژه ها و ارائه گزارش به ایشان در روز ۳۱مرداد ایشان از مناطق صعب العبور و عشایر نشین و روستا های دور افتاده بازدید داشتند.

به گفته سردار درخشان دیدار با روستاییان و سخنرانی در روستای کاکاشرف و همچنین دیدار با عشایر و سخنرانی در اجتماع عشایر پاپی خاطره شیرینی بود که از ذهن مردم استان و آن مناطق و ما که مسئولیت حفاظت ایشان را برعهده داشتیم، فراموش شدنی نیست.

او یادآوری می کند: بعد از این دیدار، حضرت آقا در دفتر امام جمعه خرم‌آباد به صورت چهره به چهره با مردم خرم‌آباد دیدار وصحبت هایی داشتند و جهت پیگیری مطالبات آنها دستورات لازمه را صادر نمودند؛حضور در یک گفتگو رادیو و تلویزیونی و ارائه توضیحات درباره سفر، ویژگی های استان و مردم لرستان از دیگر برنامه های روز پایانی سفر ایشان به استان بودند.

سردار درخشان عنوان می کند: بعد از اتمام سفر آقا به لرستان، به مسئول هماهنگی سفر فرموده بودند : فرمانده این پاسداران نزد من بیاورید من را صدا زدند ؛روز جمعه بود و حضرت آقا جلو ماشین هنگام سفر به تهران حضور داشتند خدمت ایشان رسیدم بعد از احوال پرسی ودست دادن به من فرمودند :"پسرم خسته نباشید خدا به شماقوت بدهدمن برای شما دعای خیر می کنم" انگار تمام خستگی یک ماهه که در فکر تدارک سفر آقا بودیم ازتنمان درآمد.