علی گلشن در گفتگو با برنا از قصه عروسک های ایران می گوید؛

عروسک های محلی را از انقراض نجات دادیم / یک نخود دست عروس می دادند می گفتند حرف نزن!/ساخت عروسک با موی مادر

۱۳۹۷/۱۰/۱۴ - ۰۶:۱۹:۱۰
کد خبر: ۷۹۰۸۵۸
عروسک های محلی را از انقراض نجات دادیم / یک نخود دست عروس می دادند می گفتند حرف نزن!/ساخت عروسک با موی مادر
گردشگران خارجی از این همه تنوع واقعا شگفت زده می شوند، در حالی که آنچه از ایران در رسانه های خارج از کشور نمایش داده می شود، جنگ و فقر و سیاهی است. این گستره عظیم از تنوع فرهنگی، مذهبی و اقلیمی تحت لوای یک پرچم با صلح با هم زندگی و وصلت می کنند و همیشه تاریخ با اتحاد در مقابل دشمن ایستاده اند و برای میهن خود جنگیده اند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی برنا ، در بازدید از موزه عروسک و فرهنگ ایران، طیف گسترده ای از رنگ و نقش و تنوع فرهنگی هر بیننده ای را شگفت زده می کند. اما هنگامی که قصه هر عروسک از زبان راهنمای موزه شنیده می شود، حس غرور ملی وجود هر ایرانی را سرشار می سازد.

علی گلشن در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، در زمینه شکل گیری ایده موزه عروسک گفت: طی سال ها سفری که به واسطه کارهای پژوهشی به نقاط مختلف ایران داشتیم، با لباس ها و عروسک های مردم بومی و اقوام و عروسک های بومی آشنا شدیم و احساس کردیم چقدر می توانند المان های مهم فرهنگی برای هر قوم باشند و مثل کلیدی هستند برای آشنایی مردم به ویژه گروه کودک و نوجوان که در صندوق را باز  و شما را با دنیایی از فرهنگ یک گوشه از کشور آشنا می کنند.

ما عروسک ها را شناسایی و عروسک سازهای بومی را پیدا می کردیم و از آنها می خواستیم نمونه های خود را به ما نشان دهند. گاهی در صندوق مادربزرگ ها در انباری ها نمونه هایی وجود داشت؛ حتی خانمی در اصفهان عروسکی را به ما داد که سال ها پیش در بالش گذاشته و دوخته بودند و ظاهرا این عادت وجود داشته تا بچه ای که سرش را روی بالش می گذارد، این عروسک حامی او باشد و رویاهای زیبا برایش به ارمغان بیاورد.

وی افزود: بعضی نمونه های عروسک از قدیم وجود داشت و در مورد بقیه عروسک ها از زنان بومی خواهش می کردیم که یک نمونه برای ما بسازند. به این ترتیب بومی ها را تشویق کردیم تا دوباره عروسک هایشان را بسازند و قصه های فراموش شده را  بگویند و آیین های فراموش شده را احیا کنند و ما در این موزه ساخت همین عروسک ها را به مربیان هنر کودک، طراحان لباس، هنرجویان رشته نمایش عروسکی و سایر علاقه مندان یاد می دهیم و صدها نفر را با ساخت این عروسک ها آشنا می کنیم، گویی  که این عروسک ها از انقراض و فراموشی و گم شدن نجات پیدا می کنند؛ زیرا بسیاری از عروسک ها آخرین نمونه هاست. متاسفانه بچه های امروز که سرگرم تبلت و گوشی هستند، تمایلی به بازی با یک عروسک بومی ندارند.

این پژوهشگر در مورد لباس های محلی موزه گفت: به مرور زمان تعداد لباس ها آنقدر زیاد شد که تصمیم گرفتیم آنها را  در معرض دید عموم قرار دهیم. لباس های محلی ما سرشار از رنگ، هنر و خلاقیت و متناسب با باور، ذوق و سلیقه های مردم هر منطقه است. نشانه هایی از هر اقلیم در لباس محلی آن نمودار است. در مناطق کویری خشک بی آب و علف، لباس های پر از رنگ و نقش می بینید؛ انگار رنگی را که دوست داشتند در طبیعت باشد، در لباس متجلی کرده اند.

گلشن لباس های محلی ایران را تن پوش مقدس نامید و گفت: از آنجا که این لباس ها  از پارچه ای تهیه شده اند که خودشان بافته اند و قبل بافتن وضو گرفته اند، برایشان یک هویت مقدس است؛ حتی در مضیقه مالی هم هزینه زیادی برای لباس محلی می کنند.

متاسفانه در سفرهایی که داشتیم، شاهد کمرنگ شدن نقش لباس های محلی و عدم تمایل نسل جدید به استفاده از آنها و جایگزینی با لباس های بی هویت امروزی بودیم. هدف ما این بود که هر ایرانی که وارد موزه می شود، از مشاهده این تنوع هنری و فرهنگی احساس غرور کند و شاید تشویق شوند که این هنر را دوباره زنده کنند. همچنان که خوشبختانه امروزه مشاهده می کنیم برخی خانم ها از این صنایع دستی و لباس های بومی به شکل امروزی استفاده می کنند.

مدیر موزه عروسک لباس های محلی موزه را به شکل 28 منطقه که در دو طبقه به نمایش گذاشته شده معرفی کرد و افزود: لباس های محلی را به عروسک مجسمه هایی پوشاندیم که چهره های آنها توسط سارا حسینی از روی چهره واقعی مردم همان منطقه ساخته شده است.

بیشتر لباس های موجود در موزه، لباس عروس مناطق مختلف هستند؛ زیرا لباس عروس هر منطقه نهایت فاخر بودن و ذوق و سلیقه در آن به کار رفته است.

گلشن این موزه را به نوعی موزه صلح برشمرد و افزود: گردشگران خارجی از این همه تنوع واقعا شگفت زده می شوند، در حالی که آنچه از ایران در رسانه های خارج از کشور نمایش داده می شود، جنگ و فقر و سیاهی است. این گستره عظیم از تنوع فرهنگی، مذهبی و اقلیمی تحت لوای یک پرچم با صلح با هم زندگی و وصلت می کنند و همیشه تاریخ با اتحاد در مقابل دشمن ایستاده اند و برای میهن خود جنگیده اند.

این نویسنده و عکاس با اشاره به لزوم اختصاص روزی برای لباس های بومی و محلی گفت: ما جزو معدود کشورهایی در جهان هستیم که خودمان را دوست نداریم و شیفته فرهنگ کشورهای دیگر هستیم. ما در این موزه سعی کرده ایم این احساس تعلق به ایران و فرهنگ ایرانی را بالا ببریم تا بازدیدکنندگان به ایرانی بودن خود افتخار کنند.

در کشورهای جهان روزی برای لباس ملی وجود دارد و از کودکی آموزش می دهند که پوشش ما، فرهنگ ما و تاریخ ماست. وقتی برای لباس های محلی جوک می سازیم، لباس را در معرض نابودی قرار داده ایم، بعد زبان و آداب و رسوم و در نهایت هویت از بین خواهد رفت.

وی در پاسخ به این سوال که چرا مردی با لباس محلی در موزه وجود ندارد، توضیح داد: اسم پروژه ای که ما در این موزه داریم، به پاس تلاش زنان هنرمند ایرانی «هر زن یک قصه، هر زن یک افسانه» نام دارد؛ زیرا این زن ها بوده اند که در طول تاریخ فرهنگ بومی، سنت ها، شعرها و قصه ها، لالایی ها، لباس ها و صنایع دستی را تولید و حفظ و از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده اند.

از طرفی، متاسفانه مردان در حال حاضر کمتر از لباس های محلی استفاده می کنند، بجز چند منطقه ایران مانند کردستان و بلوچستان.

گلشن این موزه عروسک را پایگاهی برای مراجعه علاقه مندان و کارشناسان معرفی کرد و گفت: اگر لباس منطقه ای فراموش شد، یک نمونه فاخر و اصیل آن در موزه وجود داشته باشد ،تا زمانی که مردم دوباره تمایل پیداکردند لباس محلی خود را احیا کنند. امروزه بسیاری از طراحان لباس بر پایه همین لباس های بومی و باستانی لباس های مدرن طراحی کرده اند.

چند قصه از عروسک های بومی

خاله نخودی: این عروسک که بیشتر در دوره قاجار رواج داشته، یک نخود بوده که به شکل عروس تزئین می شده و بر سر سفره عقد قرار می گرفته است. به عروس می گفتند هر وقت این نخود حرف زد، تو هم می توانی حرف بزنی؛ بدین معنی که عروس حق حرف زدن و اظهار نظر نداشته است.

عروسک زمستانی: در تابستان میوه ها به ویژه سیب را خشک می کردند و در شب های طولانی زمستان آنها را به شکل عروسک تزئین کرده و برای بچه ها با آنها قصه تعریف می کردند. بعد از پایان قصه بچه ها برگه های میوه را می خوردند.

عروسک آدمکه: عروسک هایی در جنوب استان فارس در منطقه لارستان هستند که برای بازی بچه ها درست نشده اند بلکه نگهبانان سردر خانه ها به شمار می آیند. معمولا به شکل انسان هستند و درون آنها با اسپند و نمک پر می شوند و با تزئینات خاص سردر خانه ها نصب شده و هنوز نیز کم و بیش مشاهده می شوند و کاربرد دفع چشم زخم و نیروهای بد از خانه دارند.

نوع دیگری از این عروسک هم به صورت سه تایی بالای گهواره کودکان آویزان می شده است که همین کارکرد محافظتی را داشته تا چشم شور کسانی که به دیدن نوزاد می آیند و نیروهای بد را از نوزاد دور  کنند و این عروسک ها ثبت ملی هم شده اند.

عروسک لیلی: عروسک هایی چوبی مربوط به عشایر بختیاری و قشقایی های فارس است که با نخ قسمت های مختلف آن به هم متصل شده است. یکی از معدود عروسک های متحرک ایرانی است که سابقه طولانی دارد و با اضافه پارچه لباس خانم ها درست می شود و موهای آن معمولا از موی مادر کودک است.  این عروسک که به لیلی بازبازک هم معروف است، عروسکی رقصنده است که با کشیدن نخ آن، رقص دستمال انجام می دهد.

عروسک شاماران: بر اساس یک افسانه کردی توسط موزه عروسک و فرهنگ ایران طراحی شده است. مربوط به موجودی است که سر یک زن و تن یک مار دارد که برای کردها هر کجای جهان که باشند سمبل خرد و آگاهی و سلامت جسم است و باور دارند که وجود نقش شاماران در خانه، از افراد خانواده در مقابل بدی ها حمایت می کند.

 

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز