شهرام مکری:

حیات گروه هنروتجربه در گروی تولید فیلم خوب

۱۳۹۸/۰۱/۰۶ - ۰۸:۱۱:۰۰
کد خبر: ۸۲۳۰۲۸
حیات گروه هنروتجربه در گروی تولید فیلم خوب
شهرام مکری کارگردان معتقد است اگر فیلم خوب نداشته باشیم و امکان نمایش فیلم خوب در گروه هنروتجربه نباشد، رونق خود را از دست می دهد.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ شهرام مکری از جمله فیلمسازان جوانی است که خیز بلندش از فیلم کوتاه به سمت فیلم بلند با ساخت فیلم «ماهی و گربه» با موفقیت‌های داخلی و خارجی همراه بود. ساخت این فیلم به دلیل بداعت و روایت تمام فیلم در یک سکانس طولانی بدون کات، نوید نوع جدیدی از سینما را می داد. پس از اینکه فیلم های بیشتری با بداعت در نوع روایت فنی و تکنیکی ساخته شد، مسئولان گروه هنر و تجربه را راه اندازی کردند و این اتفاق خوشایندی برای فیلمسازان اول و کسانی بود که علاقه مند به روایت قصه های خود به نحو دیگری بودند. خاستگاه اکثر این فیلمسازان اول با استعداد فیلم کوتاه بود و به مرور در جشنواره فیلم فجر بخش فیلم های کوتاه و بخش نگاه نو با نگاهی خاص نسبت به این فیلمسازان ایجاد شد.

با شهرام مکری در خصوص زاویه دیدش نسبت به فیلمسازان اول و همچنین گروه هنروتجربه صحبت کردیم که از نظر می گذرانید:

شما از فیلم کوتاه به سمت ساخت فیلم بلند گرایش پیدا کردید و معمولا استعداد بچه های فیلم کوتاه زبانزد است اما چرا گاهی بعضی از این بچه ها نمی توانند موفقیتی که در فیلم کوتاه به دست آوردند، در فیلم بلند تکرار کنند؟

با این نظر موافق نیستم. در همین سه دوره جشنواره، سعید روستایی که بیشترین تعداد جوایز را در یک جشنواره دریافت کرده یا محمد حسین مهدویان که همان سال در جشنواره فیلم داشت، از بچه های فیلم های داستانی و مستند کوتاه هستند و بعد در فیلم بلند فعالیت خود را آغاز کردند و اتفاقا هر دوی این ها موفق بودند. اگر نگاهی به فهرست فیلم های امسال بیندازید، نام نیما جاویدی را می بینید که قبلا فیلم کوتاه او را دیده بودم و بعد از آن «ملبورن» را ساخت. صفی یزدانیان فیلم «ناگهان درخت» را در جشنواره دارد و او نیز از حوزه فیلم کوتاه وارد حوزه فیلم بلند شده که البته نقد و مطبوعات نیز در کنار او قرار گرفتند. اگر دو مسیر معقول مانند دستیاری و کارگردانی، فیلم کوتاه ساختن و کارگردانی را برای ورود به سینما در نظر بگیریم، می‌بینیم دوستانی که وارد حوزه فیلمسازی کوتاه شدند، در هر دو مسیر کار کردند و در آن موفق بودند. به عنوان مثال، اگر به من بگویید مسیر سومی وجود دارد و آن اینکه بازیگران می آیند فیلم می سازند، من قبول می کنم که فیلم های آن ها چندان موفق نیست اما در مورد بچه های فیلم کوتاه فکر نمی کنم این طور باشد و در حوزه فیلم بلند فیلمسازان موفقی هستند. در خصوص ساخت فیلم به دست بازیگران، به نظر می آید سینما اصرار می کند بازیگران سینمای کمدی کارگردان شوند و نمی دانم تا چه اندازه بتوانند فیلم های موفق را کارگردانی کنند. بین این سه مسیر که سینمای ایران برای ساخت فیلم دارد؛ یعنی فیلم کوتاه به بلند، دستیاری و فیلم بلند و کمدین بودن و فیلم بلند، حالت اول رو ترجیح می دهم که موفق تر است.

 نظرتان درباره بخش «نگاه نو» و فیلم های اول که به جشنواره اضافه شد، چیست؟

 فکر می کنم یک حرکت استاندارد است؛ یعنی اینکه در تمام جشنواره های بزرگ دنیا جایی برای فیلمسازان فیلم اول دارند و تمایزی بین کارگردانانی که با تجربه تر هستند، قائلند. بنابراین، این یک قدم رو به جلو و اتفاق خوب است. آقای داروغه‌زاده صحبت مثبتی در نشست های خبری در این رابطه بیان کرد که باید تکلیف ماجرای پروانه ساخت معلوم شود و ما متوجه شویم که آیا پروانه ساخت باعث می شود یک فیلمساز، اول است یا خیر؟.... فکر می کنم تمام فیلمسازان فیلم اول باید از این گفته آقای داروغه‌زاده استقبال کنند تا منجر به این شود که تکلیف پروانه ساخت برای فیلم های اول مشخص شود، اما به هرحال حضور فیلم های اول در جشنواره اتفاق خوب و خرسند کننده ای است. 

چهل سال سینمای ایران را به لحاظ کیفی، فنی و محتوایی چطور می بینید؟

 ممکن است هر جواب کلی به این سوال منجر به از دست دادن بخشی از ماجرا و زاویه دید ما نسبت به آن موضوع شود. به نظرم اتفاق خیلی مثبتی رخ داده است و در چهل ساله سینمای ایران روندهایی مثل دریافت نخل طلا، اسکار، فیلم های پرفروش و کارگردانانی که برند جهانی هستند، داریم و مسیر رو به رشدی را در تولید از نظر تعداد فیلم یا ساختن سالن های سینما طی کردیم، اما به هرحال این جواب خیلی کلی است و می‌توانم به نقایصی در آن اشاره کنم. به عنوان مثال، هنوز وابستگی سینما به دولت برطرف نشده و کماکان سینمای ما وابسته به یارانه های دولتی و نفتی است. به علاوه، هنوز تکلیف ما با مسائلی مثل سانسور و نوع مخاطب روشن نشده است و این جزو مواردی است که بعد از چهل سال توقع در این رابطه وجود داشت که اتفاقی در این حوزه ها بیفتد، اما هنوز ندیدیم.

فکر می کنید ایجاد گروه هنر و تجربه که فیلم «ماهی و گربه» شما به طور شاخص به دلیل بداعت در این گروه جای می گیرد و مسیری که تا به حال طی کرده است، درست بوده است؟ 

 تأسیس گروه هنروتجربه اقدامی مثبت بود، اما خیلی وقت پیش مقاله ای در نشریه هنروتجربه نوشتم و با این جمله شروع کردم که حیات گروه هنر و تجربه در گروی تولید فیلم خوب است. اگر فیلم خوب نداشته باشیم و امکان نمایش فیلم خوب در گروه هنر و تجربه نباشد، رونق خود را از دست می دهد. شاید در حال حاضر فیلمی که بتوانیم در این گروه اکران کنیم و به سرانجام برسانیم، نداریم و تعداد فیلم‌هایی از این دست، کم شدند. امیدوارم این روند به مرور تغییر کند، اما این مستلزم سیاست‌های مرتبط با این حوزه است و برای من افت این حوزه قابل درک است.

همان طور که می دانید در حال حاضر هر فیلمی که به نحوی نمی‌تواند از اکران خوبی برخوردار باشد یا به هر دلیلی نمی تواند با اقبال عموم رو به رو شود، به گروه هنر و تجربه فرستاده می شود و نسبت به آن نگاه مثبتی وجود ندارد، اما در آغاز چنین نگاهی نسبت به گروه هنر و تجربه وجود نداشت. ارزیابی تان از این وضعیت چیست؟ 

 با نقدی که وارد می کنید، موافقم و فکر می کنم این تصویر دوباره باید احیا شود و متأسفانه در حال حاضر راه حل روشنی برای آن ندارم. تغییر شرایط منوط به این است که فیلم خوب تولید شود و از طرف دیگر نیازمند سالن ها یا صندلی های بیشتری برای گروه هنر و تجربه هستیم و به این ترتیب تهیه کنندگان راغب می‌شوند که فیلم های خود را در گروه هنروتجربه اکران کنند، چون این گروه شبیه دفتر پخش است و تا زمانی که سالن و صندلی نداشته باشد، تهیه کنندگان راضی به نمایش فیلم خود در این گروه نمی شوند.

نقطه ضعف و قوت جشنواره فجر را در طی این سی و هفت دوره در چه می بینید؟ 

 بزرگترین نقطه ضعف جشنواره فجر را تغییر دائمی دبیر جشنواره می دانم. در صورتی جشنواره مهم و معتبر می شود که دبیر ثابتی داشته باشد و مهمترین نقطه قوت آن حضور فیلمسازان جوان است.

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز