گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ کتاب «استبداد شرقی» نوشتهای است از ویتفوگل درباره ساخت قدرتهای حاکم در شرق جهان. ویتفوگل در پی آن بوده است تا شالوده هم سانی را برای حکومتهای شرقی فراهم آورد و به کمک رهگیری تاریخی، نشان دهد که قدرت چپ و حکومت شوروی هم از دسته قدرتهای توتالیتر و گونه ای از آن چیزی است که در ادبیات علوم اجتماعی با نام «استبداد شرقی» از آن یاد می شود.
باور « ویتفوگل» آن است که حکومت مطلقه شرقی فراگیرتر و سرکوب گرتر از حکومت های بیدادگر اروپایی است. او با پیروی از اقتصاددانان کلاسیک، جوهره مشترک جوامع شرقی در خاور نزدیک و هندوچین را قدرت استبدادی می داند. سپس، به کمونیسم پرداخته و از آن با نام نظام «بردگی عمومی» یاد کرده و آن را در ادامه قدرت های توتالیتر، نشانه شکست عصری می داند که نام بهروزی را بر آن نهاده است. عصر بهروزی نوید برآوردن نیازهای آدمیان را می داد وانگهی اینک، قدرت توتالیتر، بی آن که آهسته آهسته رخت بربندد، هم چون یک بیماری مزمن گسترش یافته است. چنین وضعیتی بوده است که « ویتفوگل» را بر آن داشته تا به تحلیل ژرف جامعه شرقی، آن چه که او آن را «جامعه آب سالار» می نامد بپردازد.
«ویتفوگل» میگوید به مدت سه دهه، از عنوان «جامعه شرقی» برای پرداختن به اوضاع نهادی استبداد شرقی بهره گرفته بود وانگهی سرانجام به این باور رسید که نام های «جامعه آب سالار» یا «تمدن آب سالار» یا «دیوان سالاری ارضی» برای روشن کردن دامنه این مفهوم نیکوتر هستند. این اصطلاح های تازهتر، بیشتر بر کنش انسانی تأکید دارند تا جغرافیا، و مقایسه جامعه صنعتی با جامعه فئودالی را آسان تر می کنند و به او اجازه داده اند تا تمدن های کشاورزی پیش از فتح آمریکا، جوامع آبی آفریقای شرقی و کرانه های اقیانوس آرام و هاوایی را هم در بررسی خود بگنجاند. اصطلاح «آب سالار» در نوشته های او، بر نقش برجسته حکومت، مدیریت کشاورزی و دیوان سالاری کشاورزی تأکید دارد.
«ویتفوگل» تلاش داشته تا به واکنش آب سالارانه آدمی در اقلیم های خشک، نیمه خشک و مرطوب بپردازد و به فعالیت های نهادی بسیار کارآمد توجه داشته است. او به نواحی کانونی محدود دارای نواحی پیرامونی گسترده و مناطق میانی آن دو اشاره می نماید که گرچه از نظر سیاسی پیوستگی دارند وانگهی به گونه ای مستقل هم وجود دارند. در چنین جامعه هایی، مالکان خصوصی و زمین داران، سازمان نیافته و از جهت سیاسی ناتوان مانده بودند. « ویتفوگل» به جای پرداختن به مالکیت خصوصی یا عمومی، به مالکیت ضعیف یا قوی می پردازد تا بتواند انواع مالکیت های خصوصی و محدودیت های آن را در نظام استبداد شرقی روشن کند. او می نویسد که در چنین جامعه هایی، نظام طبقاتی نه بر پایه مالکان خصوصی و کارآفرینان، اجاره داری، سرمایه داری، نجیب زادگی، و صنف، که بر پایه قدرت استبداد دولتی رهبران شکل گرفته است.
تکیه گاه نظری کتاب، آرای مارکس در باب مبانی نظام آسیایی است که نویسنده کوشیده با برداشتی بر وفق مشرب اکونومیستی، آن را با مطالعات و یافتههای تازه باستان شناسی شرح و به حیطههای تازهای بسط دهد.
«استبداد شرقی» در 850 صفحه، توسط نشر ثالث توسط محسن ثلاثی ترجمه شده است.