احمد شاکری در گفت وگو با برنا:

بنیاد ادبیات داستانی مشکل مالی دارد/اضافه کردن شعر به بنیاد خطا است

۱۳۹۲/۰۹/۲۶ - ۱۳:۰۳:۵۳
کد خبر: ۱۵۲۳۲۷
بنیاد ادبیات داستانی مشکل مالی دارد/اضافه کردن شعر به بنیاد خطا است
احمد شاکری گفت:بنیاد ادبیات داستانی مدت ها است که از عدم تامین بودجه رنج می برد و همین مسئله مانع از تحقق برنامه های بنیاد شده است.

به گزارش خبرنگار ادبیات برنا،بنیاد ادبیات داستانی در سال های اخیر با هدف ترویج و تقویت ادبیات داستانی در کشور تاسیس شد.این بنیاد دارای هیات موسسی است که تعیین مدیر عامل را برعهده دارد و احمد شاکری،محمود حکیمی،محسن مومنی،زنده یاد امیرحسین فردی و...برخی از اعضای این هیات به شمار می روند.طی یک سال گذشته محمد حسنی مدیرعاملی بنیاد ادبیات داستانی را برعهده داشت و اخیرا خبر از استعفای او رسیده است.از این رو با احمد شاکری یکی از اعضای هیات موسس بنیاد درباره چرایی این مسئله به گفت وگو نشسته ایم.

آقای شاکری! در روزهای اخیر،بنیاد ادبیات داستانی با استعفای محمدحسنی دبیر بنیاد دستخوش تحولاتی شده،سوال من از شما که یکی از اعضای هیات موسس بنیاد نیز هستید این است که بنیاد ادبیات داستانی چقدر توانسته در جذب نویسندگان موفق عمل کند؟چون اغلب نویسندگان حتی از ماهیت چنین بنیادی بی اطلاعند.بنابراین، به نظر می رسد بود و نبود بنیاد چندان که باید تفاوتی در وضعیت ادبیات داستانی ما ندارد.نظر شما چیست؟
بنیاد ادبیات داستانی از دوره معاونت فرهنگی دکتر محسن پرویز شکل گرفت و از همان زمان اساسنامه ای برای آن تدوین شد.نکته ای که در این اساسنامه در نظر گرفته شد این بود که بنیاد بتواند نقشی محوری وکلان در حیطه سیاست گذاری ادبیات داستانی ایفا کند و عملکردش طوری باشد که امروز بنیاد سینمایی فارابی در زمینه سینما دارد.اگرچه،در این مسیر موانع زیادی پیش رو بود که مانع از ظهور و بروز بنیاد به شکل پررنگ می شد.
می شود به یکی از این موانع اشاره کنید؟
به عنوان مثال بنیاد از منظر بودجه در تنگنای مالی زیادی بود و روی این اصل نتوانست به آن شکلی که باید به اهداف بلند مدت خود دست یابد.در واقع،بسیاری از برنامه های در نظر گرفته در بنیاد ادبیات داستانی به دلیل همین مسئله مسکوت ماند.

یعنی می خواهید بگویید ناشناخته ماندن بنیاد ادبیات داستانی نزد اهالی فرهنگ،خاصه نویسندگان به دلیل کمبود بودجه و مانورهای اندک بوده است؟
همین طور است.مسئله بودجه مسئله کمی نبود.لذا بخشی از فعالیت های بنیاد به دلیل این نقیصه به شکل ناقص انجام می شد.اگرچه،بنیاد بیش از آن که هدفش عضو گیری مستقیم باشد تمایل داشت در بخش نشر فعالیت مثمر ثمری داشته باشد.چندان که در این سال ها به انتشار دو ماهنامه «یکی بود یکی نبود»و ماهنامه «داستان»می پرداخت.علاوه بر این،حمایت از جشنواره ها را هم برعهده داشت.
در سال های قبل،منظورم خیلی قبل است،کانونی به نام «کانون نویسندگان» فعال بود که بسیاری از نویسندگان صاحب نام هم عضو آن بودند.این کانون توانسته بود تا اندازه ای در پررنگ کردن ادبیات داستانی ما نقش داشته باشد که البته به دلایلی برچیده شد،اما به نظر می رسد همان طور که در ابتدای گفت وگو اشاره کردم بنیاد صرف نظر  از مشکلات مالی درجذب نویسندگان مطرح هم کوتاهی کرده است.به نظر شما این اشکال ناشی از چیست؟
ببینید،کانونی که شما در سوال به آن اشاره کردید به دلیل پاره ای مشکلات و عملکردها منحل شد و بر خلاف آنچه که می گویید،عضوهای این کانون هم محدود بوده اند.یعنی این طور نبوده که این کانون به پوشش دهی تمام نویسندگان کشور بپردازد.نه! این کانون با اهداف سیاسی تاسیس شد و پیشبرد آن به ویژه بعد از پیروزی انقلاب نشان از حرکت هایی داشت که با ارزش های انقلاب همسو نبود.ولی بنیاد ادبیات داستانی توانست همراهی و مشارکت نویسندگان کشور را جلب کند.البته هنوز هم می گویم که استمرار این حرکت نیازمند تامین بودجه است.فراموش نکنید که بنیاد طی سال های اخیر قدم  های خوبی در زمینه تقویت ادبیات داستانی برداشت که یکی از آنها برگزاری «سمینار داستان کوتاه» بود و با بازخورد مطلوبی هم مواجه شد.یا همین طور، برپایی جلسات «عصر تجربه»که در نوع خود موفقیت آمیز بود.بنیاد حتی در این سال ها در حوزه پژوهش هم عملکردهای خوبی داشته اما به دلیل عدم تامین مالی نتوانسته آن طور که باید جایگاهی پیدا کند.

درباره نویسندگان صاحب نام و بازی ندادن آنها در دایره ادبیات داستانی چه می گویید؟
به نظر می رسد بیش از حضور این نویسندگان در بنیاد ادبیات داستانی،سیاست ها و راهبردهای بنیاد حائز اهمیت بوده است.در عین حال،این بنیاد پوششی فراگیر دارد و متعلق به تمام نویسندگان است.در واقع،هدف بنیاد ادبیات داستانی در درجه نخست اشاعه ادبیات بومی و متعهد انقلاب است و طبیعی است که عمده محور آن بر پایه جهان بینی دینی باشد.در این بین،بوده اند نویسندگانی که به لحاظ جهان بینی،طرز تفکر و قلمشان با بنیاد همخوانی نداشته است.

آخر این که نمی شود همه آدم ها شبیه به هم فکر کنند و برآیند این تفکر شبیه،آثاری مشابه با موضوعات یکسان باشد،منظورم این است که
نمی توان انتظار داشت تمام نویسندگانی که قرار است در دایره بنیاد قرار بگیرند از جنگ و انقلاب بنویسند؟
من هم نگفتم همه مثل هم فکر کنند.می گویم نمی شود ارزش های دفاع مقدس را نادیده گرفت و  انتظار داشت، نویسندگانی در این بنیاد عضو شوند که به ارزش های دینی پایبند نیستند،طبعا چنین چیزی هیچ گاه خواست بنیاد نبوده است و این را
می دانم مردم متدین که مخاطبان ادبیات داستانی روز هستند هم این را
نمی خواهند.به هرحال،بنیاد زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره می شود و محدودیت ها و وظایف مشخصی دارد.روی این اصل،عملکردش با نظر برخی نویسندگان که با مفاهیم دینی در تعارض هستند جور در نمی آید.

حالا بعد از استعفای محمد حسنی سرنوشت بنیاد چه خواهد شد؟
به نظرم خطای راهبردی که در این زمینه شده این است که می خواهند بخش شعر را به این بنیاد اضافه کنند.این کار اشتباه محض است و خطا است.چون در حوزه شعر به اندازه کافی،مجموعه هایی فعالیت می کنند و جشنواره هایی هم این مقوله را پوشش می دهند.اما درباره داستان این طورنبوده و حتی می توان گفت در مقایسه با شعر تا حدودی به داستان ظلم و بی توجهی نیز شده است.

ضمن این که ظاهرا در اساسنامه هم ذکر شده که بنیاد فقط با محوریت فعالیت در حوزه داستان شکل بگیرد؟
همین طور است.حالا این سوال پیش می آید که آقایان با چه دلیل قانع کننده ای می خواهند اساسنامه بنیاد را تغییر دهند و بخش شعر را به آن اضافه کنند.

منظورتان از آقایان به طور مشخص چه کسانی هستند؟
چندی قبل زمزمه هایی به گوش رسید که آقای امیرزاده مشاور معاون فرهنگی به این نکته اشاره کرده اند که قراراست بخش شعر به بنیاد اضافه شود.همان طور که اشاره کردم انجام این کار خطا و غیر کارشناسی است و عملی کردن آن،بنیاد را از تحقق اهدافی که دارد غافل می کند.
گفت وگو:آزاده صالحی


















نظر شما