
امید محسنی - سه ماه پیش، ترامپ و معاونش جیدی ونس در اقدامی کمسابقه، ولادیمیر زلنسکی را از دیدار مستقیم در کاخ سفید محروم و او را به بریتانیا حواله دادند؛ اقدامی که نه فقط تحقیر رهبر اوکراین بلکه پیامی سیاسی برای متحدان اروپایی تلقی شد. با این حال، ترامپ اخیرا در ضیافت شام با بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید، آشکارا گفت: «روابط ما با اروپاییها بهتر شده است. آنها عملکرد خوبی دارند.» این اظهارنظر کوتاه، اما معنادار، در واقع سیگنالی از دگرگونی رویکرد «اول آمریکا» به سمت همگرایی گزینشی با اروپا بود.
گرچه اروپاییها در ماههای گذشته با احتیاط، صبر، و نوعی «راستیآزمایی» با ترامپ برخورد کردند، اما به نظر میرسد بازی چندلایه ولادیمیر پوتین در قبال نشستهای صلح اوکراین و نحوه تعاملش با ترامپ، بهویژه تحقیر دیپلماتیک او در نشست استانبول، سهم مهمی در این تغییر جهت دارد. پوتین نهتنها سطح نمایندگی خود را در نشست استانبول به کارشناسان سیاسی تقلیل داد بلکه آشکارا از دیدار با ترامپ طفره رفت؛ امری که در رسانههای غربی تعبیر به نوعی بیاعتنایی آزاردهنده به ترامپ شد، هرچند او در ظاهر سکوت اختیار کرد و تنها به این جمله سنده کرد که: «تا من و پوتین دیدار نکنیم، مسئله اوکراین حل نخواهد شد.»، اما مسئله دیدار نبود، چرا که گفتوگوهای دو طرف پس از این واکنش نیز راهی به سمت صلح و تحقق وعدههای ترامپ نداشت. ناامیدی ترامپ آرام آرام مشهود شد، نه مسئله غزه حل شد، نه جنگ اوکراین خاتمه یافت و نه موضوع هستهای ایران آنگونه که او تبلیغ میکند به راهکاری مسالمتآمیز رسید.
*چرخش از تأمل به اقدام
ترامپ با نمایی از یک چهره ضدجنگ و تمایل برای خروج از مناقشات بینالمللی، ابتدا فرمان توقف محمولههای نظامی به اوکراین را صادر کرد؛ اقدامی که با انتقادهای داخلی و نگرانی متحدان همراه شد. اما در چرخشی معنادار، روز دوشنبه اعلام کرد ایالات متحده «ناچار است» ارسال تسلیحات به اوکراین را از سر گیرد. او با تأکید بر لزوم دفاع اوکراینیها از خود گفت: «آنها بهشدت تحت حمله هستند. ما مقداری تسلیحات دیگر خواهیم فرستاد، عمدتاً دفاعی.»
سخنگوی پنتاگون هم این تغییر را تأیید کرد، گرچه افزود که چارچوب بازبینی جهانی تسلیحات همچنان بخشی از سیاست «اول آمریکا» خواهد بود. این موضعگیری دوگانه، از سویی حفظ ظاهر سیاست سنتی ترامپ در اولویتبندی منافع داخلی است و از سوی دیگر، نشانه پذیرش تدریجی هزینههای ژئوپلیتیکی انفعال در برابر روسیه.
*فشارها، دلخوریها و سازشهای در سایه
رئیسجمهور ایالات متحده در ماههای اخیر کوشید از چهرهای صلحطلب در قبال جنگ اوکراین بهرهبرداری کند. او وعده داده بود که در صورت پیروزی در انتخابات، در نخستین روز ریاستجمهوری خود به جنگ اوکراین پایان خواهد داد. اما این موضع سادهسازیشده، وقتی با رفتارهای پوتین در عرصه دیپلماسی و میدان روبهرو شد، نتوانست دوام بیاورد. در گفتوگوهایی که ترامپ با پوتین بر سر موضوعات مختلف، از جمله برنامه هستهای ایران و جنگ ایران و اسرائیل داشته، به تدریج نشانههایی از نارضایتی شخصی او از رئیسجمهور روسیه دیده شد. او اخیراً صراحتاً گفت: «من اصلاً از پوتین راضی نیستم.» این جمله کوتاه، در دل خود مجموعهای از دلخوریها و فاصلهگذاریهای سیاسی را حمل میکند که شاید تاکنون با زبان رسمی ابراز نشده بود.
*ترامپ، ناتو و ترمیم پیوندها
نشست اخیر ناتو و همچنین گروه هفت، فرصت دیگری برای آشکار شدن چرخش ترامپ بود. در این نشستها، برخلاف دور نخست ریاستجمهوریاش که با تهدید به خروج از ناتو و فشار بر اروپا برای پرداخت بیشتر همراه بود، اینبار ترامپ نهتنها نسبت به مشارکت بیشتر مالی اروپا در ناتو واکنش مثبت نشان داد بلکه در سخنرانیهایش به نزدیکی دیدگاه خود با آنها اشاره کرد.
در همین راستا، اعلام ارسال دوباره تسلیحات به اوکراین، در کنار تهدید به اعمال تحریمهای شدیدتر علیه روسیه ـ که بر چین و هند نیز اثر خواهد گذاشت ـ نشان میدهد که ترامپ در حال ساختن یک چهره قاطعتر در برابر پوتین است؛ چهرهای که از دل واقعگرایی ژئوپلیتیک، نه آرمانگرایی لیبرال، بیرون آمده است.
*بازگشت به رئالیسم با چاشنی خودنمایی
چرخش ترامپ بهسوی اروپا و حمایت نظامی از اوکراین را نمیتوان صرفاً تغییری در سیاست خارجی تلقی کرد؛ بلکه بخشی از بازتعریف راهبردی «اول آمریکا» در میانه دو جنگ (ایران- اسرائیل/ روسیه- اوکراین) و تضادهای دو بلوک قدرت جهانی است. ترامپ تلاش دارد بدون عدول از اصول خودنمایی و اقتدارگرایی، به آمریکا چهرهای بازدارنده و به ظاهرمعقول در عرصه بینالملل بدهد. در عین حال، بازی دوگانه او با پوتین و اروپا، نشان میدهد که هنوز هم در زمین مبادلات ژئوپلیتیک، بیش از اصول، موقعیت تعیینکننده است.
آنچه در ظاهر یک فرمان نظامی درباره ارسال محمولههای نظامی و دفاعی با عنوان دفاع از مردم اوکراین عنوان شده، در واقع صفحهای دیگر از شطرنج پیچیده ترامپ با اروپا، روسیه و افکار عمومی آمریکاست؛ شطرنجی که در میانه جابجایی تاکتیک بازی، برنده مشخصی ندارد. ترامپ تمام تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا از این بازی پیچیده برنده بیرون بیاید، اما واقعیتها گاهی با نگرشهای سیاسی در آمریکا هماهنگ نیستند: «رهبران باید با جهان، آنگونه که هست مواجه شوند، نه آنچه که آرزو دارند.»
انتهای پیام/