بعد از «مرگ تدریجی یک رؤیا» و کار با فریدون جیرانی توقع می رفت مسیری جزء این که می بینیم را در عرصه بازیگری طی کنید اما این اتفاق رخ نداد تا سال های پر کاری را پشت سر نگذارید، آیا وسواس در انتخاب باعث کم کاری ات شد یا بعد از کار با جیرانی هر فیلم نامه ای راضی تان نکرد؟

به نظرم مجموعه ای از همه این دلایل در انتخابم دخیل بوده است. بعد از بازی در «مرگ تدریجی یک رؤیا» خودم را در برابر اعتمادی که فریدون جیرانی نسبت به من داشت مسئول دانستم در واقع سعی کردم در انتخاب هایم خیلی دقت کنم، ولی الان معتقدم گزیده کاری خیلی خوب نیست چون وقتی که بازیگر در انتخاب هایش قصد دارد دقت کند امکان دارد بازی در چند فیلم و سریال را رد کند و وقتی به خود می آید متوجه می شود چند سال است که بازی نکرده است و به همین راحتی فراموش می شود. با توجه به تجربه ای که دارم به نظرم گزیده کاری در حد چند ماه مطلوب است بعد از آن بازیگر باید گزیده کاری را کنار بگذارد و خودش را نشان دهد.

با توجه به اینکه بیزینس خودت را داری قطعا در انتخاب نقش هایی که بازی می کنی مسائل مالی اولویت اول تو نخواهد بود؟

بله، به دلیل شرایط مالی هیچ وقت مجبور نشدم بازی در فیلمی را که باب میلم نیست انتخاب کنم.

بعد از اینکه سریال جیرانی پخش شد بازخوردهای متفاوتی داشت، اما آن زمان مثل امروز فضای مجازی اینگونه به کمک بازیگران نمی آمد که بتوانند روی کارشان ایجاد موج و خبر کنند...

بله، البته فضای مجازی برای گرفتن بازخورد به بازیگر کمک می کند و اگر در زمان پخش این سریال، فعالیت مخاطبان در فضای مجازی مثل امروز پررنگ بود بازخورد ها بیشتر دیده می شد و شرایط دیگری پیش می آمد، ولی اتفاق خوب این است که حتی این روزها هنوز هم از نقش "مارال عظیمی" بازخوردهای خوبی در فضای مجازی می گیرم و این نشان می دهد که مخاطبان هنوز "مارال" را به یاد دارند و این نقش را آنچنان دوست دارند که همچنان درباره اش در فضای مجازی برایم کامنت می فرستند.

بعد از بازی در سریال «باغ بی پرنده» سریال دیگری هم بازی کردید؟

بازی در «قلب یخی ا و 2» بود که به نظرم اتفاق خیلی ویژه ای بود و آن را خیلی دوست داشتم. در واقع برای من خیلی تجربه خوب و دلنشینی بود.

در این سال ها وارد هیچ باند و گروهی هم نشدید و فکر می کنم به دور از حواشی بازیگری این حرفه را دنبال می کنید؟

اگر بخواهم برای یک لحظه از چارچوب اخلاقی ام خارج شوم فکر می کنم پشیمان می شوم. منظورم این است الان شرایط طوری شده که چون مسائل دیگری ملاک و اولویت است و پلان یک محسوب می شود شاید دلایل دیگری نیز در پرکاری و کم کاری بازیگر مؤثر باشد بطور مثال دوستی و ارتباط با دفاتر فیلم سازی که من در این سال ها ارتباط آنچنانی نداشته ام.

به پلان یک یعنی روابط اعتقاد نداری یا اصولا ارتباطی برقرار نمی کنید؟

اصولا دوست دندارم به هر قیمتی بازی کنم اما بدون شک بازیگری یکی از مهم ترین اهداف زندگی من است حتی اگر از بیزینس اصلی ام برای بازیگری بزنم. ارتباط کمی با دنیای سینما و اهالی این حرفه ندارم اما به روابط برای انتخاب هم اعتقادی ندارم.

دوباره از طرف جیرانی برای بازی پیشنهاد داشتی؟

نه هیچ وقت!

چرا؟

نمی دانم، شاید هم دوست نداشته در فیلم هایش بازی کنم.

روابط شما با فریدون جیرانی سر صحنه «مرگ تدریجی یک رویا» چطور بود؟

خیلی خوب بود، حتی همچنان با فریدون جیرانی در ارتباط هستم.

 راستی یک سؤال، چطور برای بازی در سریال «مرگ تدریجی یک رؤیا» انتخاب شدی؟

دوست مشترکی داشتم که با خبر شده بود فریدون جیرانی برای این نقش به دنبال چهره جدیدی است او به من اطلاع داد و به این شکل برای بازی در این نقش انتخاب شدم.

در سریال «خانه بی پرنده» به کارگردانی کاظم معصومی بازی کردی که واقعا سریال خوبی نبود به همین دلیل عملا انتخاب اشتباهی داشتی معمولا چند انتخاب اشتباه برای فید شدن یک بازیگر کافی است که دیگر کار نکند؟

از سریال «مرگ تدریجی یک رؤیا» به بعد خیلی وسواس به خرج دادم وکارهایی را که با ذهن و روحم سنخیتی نداشت رد کردم تا اینکه کار به جایی رسید که بسیاری از نزدیکانم گفتند برای اینکه در اذهان بمانی باید کار کنی، بعد هم نتیجه اش بازی در یک اثر ناموفق مثل سریال «خانه بی پرنده» بود که بعد از بازی در آن سریال پشیمان شدم. به این شکل است که معادلات به هم می خورد. این یعنی قانون خاصی در ماجرا وجود ندارد. البته بعد از آن فکر می کنم بازی در سریال «قلب یخی» انتخاب درستی بود که داشتم و امروز از آن راضی هستم.

در این مدت کلا ایران بودین؟

خیر، در رفت و آمد بودم.

پس دسترسی به شما خیلی هم راحت نبوده؟

همیشه در دسترس بودم و تلفنم را جواب می دادم، ولی اتفاقی که می افتاد این بود که بعضی از فیلم سازها فکر می کردند در ایران نیستم پس کار هم نمی کنم حتی یک بار به صورت امتحانی برای دادن پیشنهاد بازی با من تماس نمی گرفتند در صورتی که وقتی برای بازی درسریال قلب یخی آقای لطیفی با من تماس گرفت خارج از ایران بودم و به فاصله 48 ساعت بعد برای تست گریم به ایران آمدم.

بازی در«قلب یخی» برایت چه بازخوردی داشت؟

خوب بود. اما اتفاق بدی برای «قلب یخی» افتاد. همانطور که می دانید این سریال در فصل دوم دچار مشکلاتی شد که نیمه کاره ماند. ولی ذهن مردم هنوز هم درگیر «قلب یخی» هست و همچنان در کامنت هایشان درباره آن سریال از من سؤال می پرسند.

یعنی اعتقاد دارید چون سریال نیمه کاره ماند آنطور که باید دیده نشد و قاعدتا تو به عنوان بازیگر به آنچه باید از حضور در این سریال دست نیافت؟

کار با آقای لطیفی برایم بسیار دوست داشتنی و مفید بود بسیار یاد گرفتم. همچنین باعث آشنایی با یکسری از دوستان خیلی خوب بود که هنوز هم دوستی ما ادامه دارد و از آنها چیزهایی یاد می گیرم. هنوز هم از بازی در این سریال خاطرات و بازخورد های خوبی دارم.

و بعد از «قلب یخی» درگیر بیزینس خودت شدی و مدتی نبودی که شایعاتی نیز با خود به همراه داشت؟

(می خندد) خب بعد از آن سریال چند پروژه بزرگ را در خارج از کشور به عهده گرفتم و ترجیح دادم روی آنها تمرکز کنم. در واقع طی برنامه ای 5 ساله تصمیم داشتم این پروژه را به پایان برسانم و بعد از آن به ایران برگردم و فعلا ایران هستم.

به شدت دهن بین هستیم!!

بازیگری دو جنبه دارد برخی به آن نگاهی کاملا حرفه ای و اجرایی دارند و برخی با نگاهی فان و تفریحی به این قصه می اندیشند، اینکه تو مدتی نبودی و بیزینس دیگری زمانت را پر کرده بود نشان از این دارد که اصولا بازیگری برایت فان است؟

نه، اینطور نیست، اگر فان بود که شرایط خیلی فرق می کرد. گرفتار بازیگری هم هستم ولی همانطور که گفتم اولویت ها فرق کرده، اتفاقاتی در حال افتادن است و من هم آدمی نیستم که در رؤیا زندگی کنم و عقب افتادن در زندگی را به گردن شرایط بیندازم. معتقدم شرایطم را باید خودم درست پیش ببرم، ولی وقتی دیدم اینطرف اولویت ها فرق دارد و همه چی دست خود آدم نیست به این نتیجه رسیدم حتی اگر شده 5 سال از فضای بازیگری فاصله بگیرم ولی شرایطی را در زندگی ام ایجاد کنم که طبق یک پایه گذاری درست بتوانم دوباره به ایران بیایم، منتظر بمانم و پیشنهاد بازی بگیرم.

امروز که تمام ذهنیت شما معطوف به بازیگری است آیا خودتان را به موج می سپارید یا مثل قبل با ذهنیت کامل و پر از وسواس درگیر دنیای بازیگری خواهید بود؟

خودم را خیلی هم به موج نمی سپارم، ولی کمی شکل آن راعوض می کنم و در چارچوب ویژه ای قرار می دهم. چارچوب قبلی را شکسته ام و در چارچوب جدیدی که ساخته ام به شکل خاصی به موج نزدیک می شوم.

همه اینها به خاطر عشق به بازیگری است؟

بله

به نظر باید آسیب شناسی شود که چرا سامیه لک بعد از یک سریال موفق حداقل یک کار سینمایی در کارنامه ندارد، علتش چیست؟  

به نظرم متأسفانه در این حرفه (شخص مشخصی مد نظرم نیست) به شدت دهن بین هستیم. مثلا کارگردان تشخیص می دهد که فلان بازیگر مناسب یک نقش است، ولی کافی است یک نفر بگوید این بازیگر ممنوع الکار یا خارج از کشور است، یا زمانی که با او تماس گرفته می شود تلفن را پاسخ ندهد به فاصله نیم ساعت با بازیگر دیگری تماس می گیرند. حتی گاهی یک تیم تولید می تواند شانس یک بازیگر را بپراند! استعلام برای یک تهیه کننده کاری ندارد، ولی این کار را انجام نمی دهد. حتی پیش آمده که برای بازی در نقشی با من تماس گرفته اند حتی با وجود اینکه در جواب گفته ام سر صحنه فیلمبرداری سریال دیگری هستم شرایطم را پذیرفته اند و گفته اند که تمایل دارند این همکاری شکل بگیرد و با هم هماهنگ شویم اما وقتی که قرار ملاقات می گذاریم به فاصله چند ساعت مانده به قرار که نمی دانم چه اتفاقی در این میان می افتد مسیج می فرستند قرار همکاری با بازیگری که قبلا با او صحبت کرده ایم تأیید شده به امید خدا برای کارهای بعدی در خدمتان خواهیم بود!

پس با این شرایط نیاز است که با اهالی سینما مراوده داشته باشید؟

بله، به خاطر اینکه از اتفاقات پشت صحنه هم با خبر باشم.

چطور برای بازی در سریال «آنام» انتخاب شدی؟

 جواد افشار در یک مراسم اکران خصوصی توسط یکی از همکارانی که قبلا با این کارگردان کار کرده بود عکسم را دیده و سراغم را گرفته بود و در نهایت با دعوت از طرف جواد افشار پیشنهاد بازی در سریال «آنام» را پذیرفتم.

از "آیناز" سریال «آنام» صحبت کنید و اینکه این کاراکتر را با چه تعریفی جلوی دوربین جواد افشار بردید؟

وقتی که قرار بود در سریال «آنام» بازی کنم و قرارداد بستم هنوز 32 قسمت از این سریال نوشته شده بود و داستان در بخش گذشته بود. حتی در مرحله ای قرار بود سریال «آنام» به 100 قسمت هم برسد و نقش شرایط ویژه تری پیدا کند، ولی این سریال از نظر تعداد قسمت کوتاه تر و 40 قسمتی شد، ولی به هر حال این شرایط در کار من بی تأثیر نبود یعنی در هر دو قسمت، یک سکانس 5 ثانیه ای یعنی جمعا 2، 3 دقیقه ای به نقشم اضافه می شد. (البته گله ای ندارم).

ضمن اینکه باید بگویم این نقش زیاد باز نشد. وقتی که فیلمنامه را خواندم صحبت من با امیر عباس پیام نویسنده این سریال درباره نقش "آیناز" بود که دختر تنهایی است و بعد از اینکه مادرش متوجه می شود که فرزند اولش هنوز هست توجه اش به او کمتر می شود و گلچهره سجادیه در نقش مادر "آیناز" کم شدن توجه را به بهترین وجه به شکل خیلی خوب و درست نشان می دهد.

به نظرم دخترها وقتی خواهر دارند می توانند با او درد دل کنند در غیر این صورت انگار مشکل بزرگی در زندگی دارند. شاید تک فرزندی زیاد خوب نباشد و یکسری از مشکلاتی که افراد در جامعه با آن دست و پنجه نرم می کنند برای این افراد بزرگ تر و عجیب تر باشد.

با امیر عباس پیام  به عنوان نویسنده در ارتباط  بودید؟

بله، اوایل گپ و گفت کلی درباره نقش "آیناز" داشتیم البته خیلی ادامه نداشت. به نظرم گاهی در ارتباط با عوامل اصلی پروژه مثل نویسنده و کارگردان بازیگر برای خود ایجاد حاشیه می کند چون ممکن است برای اطرافیان تصورات اشتباهی پیش بیاید و سوء تفاهم هایی ایجاد می شود برای همین فقط گپ و گفت اولیه ای درباره مسائل کاری داشتیم.

از «آنام» چه بازخوردی گرفتی؟

دقیقا شب هایی که در این سریال بازی دارم کامنت های خوبی از طرف مخاطبان دریافت می کنم. به عنوان یک بازیگر تمام سعی خودم را برای بازی در این نقش به کار بردم و در حد نقشی که به من سپرده بودند تمام تلاشم را انجام دادم.

تصمیم داری فعلا بیزینس و تجارت را کنار بگذاری و به بازیگری توجه بیشتری داشته باشی؟

بله ...

فکر می کنی کارگردانی که می خواهد سامیه لک را برای بازی در کارش انتخاب کند روی کدام فاکتور از بازیگری اش می تواند حساب کند؟

سؤال مهمی است و همیشه به این سوال فکر کرده ام، روی خواستن من! روی کلمه خواستن تأکید می کنم. به بازیگری عشق می ورزم و این هنر و نقش را با تمام وجودم می خواهم و سعی می کنم با نقشی که بازی می کنم مخلوط شوم و بهترین بازی را داشته باشم آن هم در شرایطی که بعضی از بازیگرها بدون اینکه سکانس خود را حفظ کنند جلوی دوربین می آیند! ولی این حرفه برای من فرق دارد چون واقعا به بازیگری عشق می ورزم و به عنوان حرفه و کار به آن نگاه نمی کنم.

علاقمند هستی در فیلم کدام کارگردان ها بازی کنی؟

هنوز در اول راه هستم و اصولا دوست دارم با همه کارگردان ها از جمله محمد حسین لطیفی و فریدون جیرانی که در گذشته افتخار همکاری با آنها را در سریال «قلب یخی» و «مرگ تدریجی یک رؤیا» داشته ام دوباره کار کنم، همچنین با سیروس مقدم، سعید سلطانی، حسن فتحی، شهرام شاه حسینی و حمید لبخنده که مدتی است فیلم نمی سازد و به همین خاطر خیلی ناراحت شدم.

(با خنده می گوید) البته می ترسم نام یکسری از کارگردان ها را از یاد برده باشم و دیگر به من نقش ندهند. (با خنده... لطفا این کار را با من نکنید.)

آیا برای یک سال کاری (حرفه ای) خود برنامه ریزی هم دارید؟

بله، ولی برنامه ریزی ام مخصوص به خودم است. دوست دارم سال دیگر، زمان تحویل سال دستم را روی میز بکوبم و بگویم من توانستم. اینطور می توانم از خودم و کارم راضی باشم و بگویم چه سال پرباری داشتم.

و اینکه بخواهی مشخصا فقط به سینما فکر کنی؟

نه؛ برای اینکه فکر کردن به هر کدام از اینها حس شکست را در من ایجاد کند. مثلا اگر فکر کنم که امسال در دو تئاتر، یک فیلم سینمایی و سریال بازی کنم و وقتی این توقع را در ذهنم ایجاد می کنم که البته رسیدن به این هدف خیلی خوب است چون این تعداد فعالیت در طول سال خیلی اتفاق فوق العادی برای یک بازیگر است، ولی اگر محقق نشود در ذهنم بازتاب منفی و باعث ایجاد حس شکست می شود.

اصولا ارتباط چندانی با همکارانت نداری فقط خواهران اسکندری و ...

خیلی اهل رفیق بازی نیستم، ولی الان سعی می کنم که در فضای مجازی فعالیت داشته باشم. چون به جایی رسیده ایم که فیلم سازها برای انتخاب بازیگر روی تعداد فالورهای فضای مجازی اش حساب باز می کنند و آن را مد نظر و یکی از ملاک های انتخاب قرار می دهند و اگر فالورش زیاد باشد او را می خواهند. ببینید ما کجا هستیم!

فالور نمی خرم!

این روزها در میان برخی هنرمندان خرید فالور مد شده است!

(با تعجب نگاه می کند) واقعا!

 تا به حال فالور خریده ای؟

نه، هیچ وقت به خاطر گول زدن آدم ها فالور نخریده ام. حتی هر چقدر هم مهم باشد چون عذاب وجدان می گیرم. اما شرایط موجود انگار می خواهد به ما یاد دهد که زرد باش و حاشیه داشته باش چون مؤثر است! فالور بخر! اقدامیست حرفه ای!  به یاد دارم زمانی هنرمندان مجلات زرد را می کوبیدند، ولی شنیده ام عده ای از اهالی هنر به همان مجلات زرد پول می دهند که عکس آنها روی جلد منتشر شود.

آیا فعالیت همکارانت را در فضای مجازی می پسندی؟

به نظرم کار خوبی انجام می دهند، دمشون گرم! من هم سعی می کنم فقط به خاطر عشق به بازیگری در چارچوب ویژه ای در فضای مجازی فعالیت داشته باشم.

اصولا نبودن بازیگر در فضای حرفه ای موقعیت او را متلاطم می کند از این مسئله هراس نداشتی؟

طرفدارانم همیشه پیگیرم بوده اند که این برایم اتفاق خوبی بوده است.

اعتقاد دارم که حضور در فضای مجازی با دلیل، درست و بجا اتفاق خیلی خوبی است طرفداران یک بازیگر هم دوست دارند از احوال او با خبر باشند که به نظرم تعامل با آنها خوب است.

من هم مثل ایرانیان آن سوی آب ها وقتی که خارج از کشور هستم تلویزیون و سینما و ... را دنبال می کنم.

هیچ وقت ممنوع‌الکار نبودم!  

شایعه ممنوع الکاری ات هم به گوش رسید...

هیچ وقت ممنوع الکار نبوده ام. شخصا هیچ وقت جایی اعلام نکردم که قرار است در عرصه بازیگری حضور نداشته باشم. از بابت این شایعه سازی هم ایرادی به هیچ شخصی نمی گیرم.

از این به بعد پس در فضای مجازی خواهی بود؟

سعی می کنم در فضای مجازی فعال باشم البته هر وقت دلیلی پیدا کنم فعالیت می کنم. به نظرم هر چیزی زمانی دارد، ولی متأسفانه نبودن باعث فراموشی می شود.

و در پایان اگر حرفی مانده ...

  به بازیگری عشق می ورزم. بازیگر برای محبوبیت باید آدم ها را دوست داشته باشد. با خودش روراست باشد و به یاد داشته باشد از کجا آمده و کارش را چطور شروع کرده است.

حرف های آدم ها را آنطور که دلمان می خواهد قضاوت نکنیم. اگر یک نفر در صحبت هایش از یک کلمه مشخص استفاده نکرده از صحبتش برداشت متفاوتی نداشته باشیم.

به این فکر کنیم وقتی به یک نفر انرژی مثبت می دهیم و برایش آرزوی اتفاق خوبی داریم بازخوردش به خود ما بر می گردد و او هم یاد می گیرد که با دیگران همانطور باشد.

بیایید یاد بگیریم که موفقیت های هر کدام از ما راه موفقیت نفر دیگر را نمی بندد. بیایید همدیگر را دوست داشته باشیم من با هیچ شخصی دشمنی ندارم. وقتی مدعی هستیم در حال انجام کار فرهنگی هستیم باید در عمل هم نشان دهیم.

گفت‌و‌گو: مجتبی احمدی

سها راستاد