یادداشت احمد طالبی‌نژاد بر فیلم «همشهری کین»

۱۳۹۷/۰۸/۲۸ - ۲۳:۰۰:۰۰
کد خبر: ۷۷۷۶۵۴
یادداشت احمد طالبی‌نژاد بر فیلم «همشهری کین»
احمد طالبی‌نژاد نویسنده و منتقد سینما در صفحه اینستاگرام خود متنی بر فیلم سینمایی «همشهری کین» نوشت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن نوشته طالبی‌نژاد به شرح زیر است:

ارتباط مهم‌ترین کارگردان تاریخ سینما با سینماى ایران 

بی‌آنکه نیازى به نتیجه نظرسنجی‌ها در ادوار گذشته داشته باشیم، می‌توانیم ادعا کنیم اورسن ولز مهم‌ترین و تاثیرگذارترین کارگردان تاریخ سینماى جهان است؛ به گونه‌اى که می‌توان هنر سینما در قرن بیستم را به دو بخش پیش و پس از «همشهرى کین» نخستین ساخته او تقسیم کرد. دیوید وارک گریفیث در اوایل این قرن این نکته را یادآورى کرد که سینما براى متفاوت شدن با تئاتر باید زبان اختصاصى خود را پیدا کند و از همین رو مقوله دکوپاژ یا پلان‌بندى را کشف و معرفى کرد. اما تحول جدى در زبان و بیان سینما از «همشهرى کین» در 1941 شروع شد

چنانچه می‌دانیم، داستان این فیلم از آخر شروع می‌شود یعنی کل فیلم یک فلاش‌بک طولانى است که در زمانه خود اتفاق مهم و بی‌سابقه‌اى به لحاظ تکنیکى در سینما بود. «همشهرى کین» با صحنه‌ای که چارلز فاستر کین پیر و در حال مرگ روى یک صندلى نشسته است، آغاز می‌شود

او تنها یک کلمه بر زبان می‌آورد؛ «رزباد» و سپس تیله شیشه‌اى از دستش رها می‌شود. بقیه داستان فیلم به حل این معما برمی‌گردد که «رزباد» چه معنایى دارد

پیش از همشهری کین ما شاهد چنین پدیده‌اى در روایت سینمایى نبودیم و با ساخته شدن این فیلم و موفقیت‌هایش فرم‌هاى تازه‌ای وارد روایت در سینماى جهان شد. برخى معتقدند همشهرى کین روی ادبیات اروپا و امریکا هم تاثیر گذاشته و توصیف‌های زائد را از بین برده است تا حدی که تاثیر فرم و تکنیک این فیلم را در پیدایش رمان نو در فرانسه موثر دانسته‌اند

همشهری کین زندگی یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای از کودکی تا پایان عمر را در برمی‌گیرد. در مسیر فیلم مخاطب درمی‌یابد، چارلز فاستر کین پیر که در آغاز فیلم می‌میرد، همان کودکی است که در روستایی در امریکا با سورتمه‌ای روی تپه‌های برفی بازی می‌کرده و نام آن «رزباد» بوده که در کناره آن حک شده است. چارلز فاستر کین جزو مدیران یکی از کارتل‌های مطبوعاتی است اما‌ در واپسین لحظه عمر با وجود عظمت و قدرتی که در زندگی‌اش به آن دست یافته با آخرین کلمه‌ای که ادا می‌کند، نشان می‌دهد دلش برای سادگی دوران کودکی تنگ شده است

«همشهرى کین» فارغ از فرم، از نظر مضمون نیز بدعت و نوآورى در سینماى دوران خود محسوب می‌شود. به گمان من اگر این فیلم ساخته نشده و تحول در بیان سینمایى اتفاق نمی‌افتاد؛ شاید این هنر جذابیت خود را در مقابل سایر هنرها و به ویژه ادبیات از دست می‌داد.

اورسن ولز پیش از فیلمسازى، داستان‌نویس بود. همه این ماجرا را شنیده‌اند که او در رادیو برنامه‌اى داشت که در آن نمایشنامه‌ها و داستان‌هاى کوتاه می‌خواند. به عنوان مثال «جنگ دنیاها» اثر «اچ جى ولز» را اورسن ولز به صورت زنده در رادیو اجرا کرد. وقتى این داستان از رادیو پخش شد، امریکایی‌ها وحشت‌زده شده و گمان کردند مریخی‌ها به زمین حمله کرده‌اند

ولز نابغه‌اى بود که در بیست‌ودوسه سالگى خود«همشهرى کین» را ساخت ولى متاسفانه این فیلم اولین و آخرین شاهکار او بود. فیلم‌هاى دیگرش مانند «بانویى از شانگهاى»، «نشانى از شر»، «خانواده باشکوه امبرسون»، «مکبث»، «اتللو» و چند اثر دیگر، گرچه جذاب بودند ولى هیچ یک قدرت و صلابت«همشهرى کین» را نداشتند. البته در تاریخ سینما و به ویژه سینماى امریکا این موضوع بی‌سابقه نیست. «شاهین مالت» فیلم اول جان هیوستون، فیلمساز هم‌نسل اورسن ولز تنها شاهکار او بود و او هیچ‌گاه نتوانست فیلمى در تراز اثر نخست خود بسازد

اورسن ولز برای ساختن آثارش تکاپوى زیادى به خرج می‌داد، او در فیلم‌هاى متوسط و ضعیف بازى کرد تا از طریق جمع‌آورى پول بتواند فیلم‌هاى شخصى و دلخواه خود را بسازد. نام این فیلمساز با تاریخ سینماى ایران هم به نوعی گره خورده است. او فیلم «ت مثل تقلب»، محصول مشترک شرکت گسترش صنایع سینمایى ایران با امریکا را به تهیه‌کنندگى بهمن فرمان‌آرا ساخت. این فیلم و تعداد دیگرى فیلم محصول مشترک، تلاشى برای راهیابى سینماى ایران به بازارهاى جهانى بود که در نهایت موفق هم از کار در نیامد. «ت مثل تقلب» براى کسانى که عاشق سینما هستند به عنوان اثرى از ولز قابل احترام است، ‌اما در مجموع فیلم جذابى نیست و نمی‌توان آن را اثرى ماندگار از این فیلمساز دانست

نظر شما
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز
بازرگانی برنا
لالالند
دندونت
سلام پرواز